Menu

مصاحبه با بابک شمس ناتری عضو باشگاه مجریان و هنرمندان

 دنیای امروز ما دنیای متفاوت از دنیای سالیان سالی است که پیشینیان ما آنرا تجربه کرده اند.دنیای امروز دنیای دیجیتال و رسانه است.دنیایی که سرعت و تاثیر گذاری رسانه در آن حرف اول و آخر را می زند.

 

در چنین دنیایی هر چقدر هم که مشکلات و ناملایمات وجود داشته باشد اما یک چیز همیشه و همواره جایگاه خود را در بین اقشار مختلف مردم با سلایق و عقاید مختلف حفظ کرده است و به نوعی در دل مردم جا خوش کرده است. آری رسانه. رسانه ها در دنیای امروزی به ابزاری بسیار قدرتمندی در تاثیر گذاری بر جامعه هستند. روزی نیست که مردم با رسانه در ارتباط نباشند و به عبارتی این رسانه است که توانسته افکار عمومی را به تسخیر خود در آورد. اما آیا یک رسانه به خودی خود می تواند چنین تاثیری داشته باشد یا خیر؟ مسلما خیر ، چون هر رسانه ای برای آنکه بتواند موفق عمل کند و در صف مقدم رسانه ها قرار گیرد نیاز به داشتن افرادی خبره و کار بلد در این حرفه بسیار مهم و حساس است. یکی از آن افراد خبره که می تواند یک رسانه را تا حد امپراطوری رسانه ها در جهان تبدیل کند وجود مجریان حرفه ای و مردمی است. هر رسانه ای با داشتن مجریان حرفه ای و خبره همواره صدای بلندی دارد چرا که به توان و قدرت تاثیرگذاری مجری خود ایمان دارد. در این بین به سراغ یکی از همان مجریانی رفتیم که هر رسانه ای آرزوی به خدمت گرفتن او را دارد. مجری ای که در کلام او صداقت ،مهربانی و عشق نهفته است و همین امر او را به یکی از محبوب ترین مجریان و البته مردمی تبدیل کرده است که هر چقدر پای اجراهای او بنشینی خسته نخواهی شد بلکه سرشار از انرژی و مهربانی خواهی شد.

 

با بابک شمس ناتری به گفتگو نشستیم، مجری جوان مازندرانی عضو باشگاه مجریان و هنرمندان ایران مجری؛ که هم تجربه ی کار صحنه ای دارد و هم در تلویزیون مجری گری می کند، در یک روز بهاری با هوایی کاملا بهاری با او قرار ملاقات گذاشتیم، سر ساعت رسید و گفت: وقت شناسی نظم میاره و مجری منظم باعث آرامش و امنیت برگزارکنندگان یک برنامه ی صحنه ای و یا کارگردان یک کار تلویزیونی است.

 

ماحصل گفتگوی دو ساعت و نیمه با بابک شمس ناتری را می خوانید...

س-بابک شمس ناتری اهل کجاست؟

 

ج- من مازندرانی هستم، غرب مازندران، چالوس و نوشهر، روستایمان در بخش مرزن آباد است، ناتر که در بخش دهستان کوهستان مرزن آباده، در ناتر به دنیا نیامدم ولی عاشقانه دوستش دارم، روستایی است با طبیعتی کم نظیر ولی محروم، مردمش خیلی با صفا و صادق که گذران زندگی شان اغلب با دامپروری و کشاورزی است، علیرغم مشغله ی کاری زیاد در تمام فصول سال ماهی حداقل یکبار به روستایمان می روم.

 

س- چطور شد سر از هنر و مجری گری در آوردید؟

 

ج- حقیقتا 3 برادر بزرگم 2 تا سابقه ی تئاتر داشتند و یک برادر هم بازیگر تئاتر و تلویزیون بود، کودکی من پشت صحنه ی سریالها و تئاتر می گذشت، دوست داشتم، دنیای مردمی اش جذاب تر بود، این جاذبه موجب شد که علاقه مندی باعث شد که خواسته ام را به زبان بیاورم، دانش آموز بودم که در تئاتری تحت عنوان "ترس از رهایی، قصه ی خوبیها"  بازی کردم، تئاتری عروسکی بود و من عروسک گردان بودم، اولین اجرای عمومی ام بود، بعد هم ادامه یافت، کارهای دانش آموزی، دانشجویی و ...تئاتر عشق من است، خیلی دوست داشتنی است، هنر ارزشمندی است که مسوولین باید برای اعتلایش خیلی تلاش کنند.

 

س- از شروع مجری گری نگفتید؟

ج-حق با شماست، همش وقتی مجریان صحنه ای و تلویزیونی رو می دیدم صداشون رو تقلید می کردم، یکبار بخاطر همین کار تنبیه شدم...

 

س- حالا چرا تنبیه؟چی شد که کار به تنبیه کشید؟

ج-معمولا تو مدارس رسم بود معلم درسهایی مانند فارسی رو به دانش آموزان می گفت که بخوانند، خواندن هم نوبتی بود، صدایم خوب بود، بهم گفت بخون و من با صدایی شبیه گویندگان خبر می خواندم،بعد معلم با دقت و علاقه گوش می داد، معلم بعد از یک صفحه که خواندم گفت: آفرین، حالا بغل دستیت بخونه، منم با شیرین زبانی گفتم، ادامه خواندن  درس را به همکارم می سپارم که کل کلاس خندیدند،معلم من رو از کلاس بیرون فرستاد، همزمان مدیر مدرسه سر رسید و گفت: تو راهرو چه میکنی؟چشمم خورد به کاغذ روبرویم که رو دیوار زده بود، گفتم داشتم می اومدم دفتر شما، اینجا نوشتید برای برگزاری صبحگاه مدرسه تعدادی رو نیاز دارید،دستی بر سرم کشید و من را به دفتر برد و از فردا هم شدم مجری برنامه های مدرسه، البته اجرای حرفه ای از اواسط دهه ی 70 شروع شد که به توصیه یکی از دوستان برای برنامه ای معرفی شدم، مجری قبلی قهر کرده بود و من اجرا کردم که در همان روز یک اجرای دیگر بهم سفارش شد که یادم هست بابت اولین اجرا یکدست لیوان و یک پاکت بن بیست هزار تومنی خرید مواد غذایی بهم دادند که در آن سالها می شد کلی باهاش خرید کرد.

 

س- تلویزیون با مجری گری شروع شد؟

ج- نه، با بازی در یک سریال تلویزیونی با موضوع دهه فجر که اسمش سپیده پیروزی بود و کاری هم به نام نگاتیو که کارگردانش سعید روحی بود، مدتی تمام تمرکزم بر روی اجرای صحنه ای و کار خبرنگاری و گزارشگری بود که بعدها با کاری به نام سامون به کارگردانی مهدی صابری وارد اجرای تلویزونی شدم.

 

س- الان برنامه ی تلویزیونی مازندران ما در حال پخش است، برنامه پر بیینده ای در شبکه تبرستان شده، فکر می کنید علتش چیست؟

ج-سوال خوبی کردید، زیرکانه هم پرسیدید چون من نگفتم پر بیننده است ولی حق دارید، مردم زیادی ما را می بینند و ابراز لطف می کنند، این تایید حرف شماست مبنی بر اینکه برنامه بینندگان زیادی دارد، برنامه چالشی و انتقادی است، دوربین و مجری هر قسمت به یک منطقه از مازندران می بروند و به بررسی یک مشکل یا معضل می پردازند، بعد مسئولین مرتبط پاسخ سوالات مردم را می دهند، کار کارشناس محور است و کلا فضای مردمی حاکم بر این برنامه که همراه با واقع گویی است بسیار مخاطب پسند شده است، البته گاهی مسوولین خیلی خوششان نمی آید که پاسخگو باشند.

 

س-علت اینکه برای اجرای این کار رفتید چیست؟

ج-خب من کارم این است، اجرا،چه صحنه، چه تلویزیون، چه سمینار و به هر حال باید کارم را بکنم.

 

س-منظورم این است که چطور شد شما برای اجرای این برنامه ی پرمخاطب و جذاب انتخاب شدید؟

ج-تهیه کننده 5 مجری را مدنظر داشت،یکی من بودم، یکبار هم با هم صحبت کردیم، از طریق یکی از دوستان مشترکمان به هم معرفی شدیم، کارگردان هم دوستی بود که قبلا با هم سابقه ی کار داشتیم، تهیه کننده و کارگردان با هم نشستی داشتند و به این نتیجه رسیدند که من باشم، واقعیت را هم بگویم که افتخار می کنم در این برنامه کار کردم، یک گروه صمیمی و همدل بودیم که کارها بصورت مشاوره ای و در شرایطی بسیار مهربانانه انجام می گرفت،کار هدفش مشخص بود، حرفه ای و کاملا اصولی، خیلی وقت می گذاشتیم و ساعتها همفکری می کردیم،نویسنده و طراح کار هم چون از دوستان قدیمی بود و سالها با هم سابقه ی همکاری داشتیم کمک می کرد تا برنامه به برنامه کار مخاطب پسند تر شود.

 

س-مازندران ما چند قسمت دارد؟ برخورد بینندگان این برنامه با شما در جامعه چطور است؟

ج-امروز آخرین قسمت که سیزدهمین قسمتش بود را ضبط کردیم، مردم خیلی خوب هستند، باور کنید گه گاهی می آیند و حتی با عوامل برنامه همکاری می کنند، خاطرات زیادی از این همه خوبی داریم، همین روز گذشته، برای خرید به مغازه ای رفته بودم که خانم و آقایی که ظاهرا زن و شوهر بودند خرید می کردند، جلو آمدند و کمی احوالپرسی کردند، بعد گفتند که بیننده ی این برنامه هستند و ظاهرا اغلب قسمتها را ضبط کرده بود، کمی بر روی قیمت کالا و میزان خریدشان شوخی کردیم که در پایان متوجه شدم هر دو شاغل هستند، من را تا منزل رساندند و قرار شد هر جا برنامه ی صحنه ای دارم آنها را دعوت کنم.

 

س-این برنامه که رو به اتمام است، برنامه ی دیگری در تلویزیون دارید؟

ج- فعلا این بحث را خیلی باز نکنیم بهتر است، ولی مطمئن باشید بیکار نمی مانم، اجرای صحنه ای را دوست دارم و اگر کار تلویزیونی نباشد حتما در اجرای صحنه ای صادقانه برای مردم هنرنمایی می کنم، البته ناگفته نماند که مردم بزودی من را با یک برنامه ی متفاوت تر می بینند، اگر عمری باقی بماند و قسمت باشد،فعلا صحبتهای اولیه شده و کار حرفه ای ایجاب می کند که فعلا در همین حد بسنده کنیم.

 

س- با سوالات تخصصی موافق هستید؟

ج-خیلی خوب است، فقط خواهشا سوالات سخت نپرسید،البته بپرسید هم در خدمت هستم، شک نکنید که در حد توانم جواب می دهم.

 

س-آشنایی تان با سایت ایران مجری چگونه آغاز شد؟

ج-اگر همه سوالهای تخصصی تان اینگونه باشد من تا فردا در خدمت شما هستم.

 

س- این مقدمه ای بود برای سوالات تخصصی، از آشنایی تان با سایت ایران مجری بگویید؟

ج-  با فرهیخته ی گرامی سرکار خانم فریبا علومی یزدی در دنیای مجازی و در گروهی اجتماعی تحت عنوان اتاق فکر مجریان صحنه ای که مدیریتش با ایشان بود آشنا شدم، این آشنایی باعث شد که سایت ایشان را بشناسم و بارها مطالعه اش کردم، اشعار، مطالب، حتی مصاحبه های جذابش را خواندم، حقیقتش دو بار هم برای نشست مجریان صحنه ای کشور دعوت شدم که هر دو بار سر کاری بودم که همزمانی باعث شد که نتوانم شرکت کنم، ولی باید واقعیت را بگویم، کار ایشان نیازمند قدردانی و قدرشناسی است،شما ببیند بانک تقدیر نامه، اطلاعات اجرا و ...همین که در دسترس علاقه مندان قرار می گیرد به نظر من یک حس دلسوزی و همدلی را می شود در آن دید.

امیدوارم ایشان و همکارانشان موفق باشند، از اعتمادشان به من و اینکه لایق دانستند تا پاسخگوی سوالات این سایت باشم خوشحالم، مطمئنا باعث خرسندی من است.

 

س-چه کسی رو «مجری» می دونید؟

ج-سوالتان خوب است، ببینید، چرا من خلبانی نمی کنم؟چون اینکاره نیستم؟خانم علومی چرا دفتر ساختمانی و فنی نزده و برای آپارتمان نقشه کشی نمی کند، سایت مجری گری زده و عده ای دارند آموزش می بینند، این یعنی اینکه کارشان و هدفشان مشخص است و به آن عشق هم می ورزند، من هیچوقت مغازه دار خوبی نمی شوم، چون بلد نیستم، یعنی شاید اصلا ضرر کنم و ورشکست بشوم، هر کسی باید با تخصص و توان خودش کاری کند، متاسفانه امروز کسی که یکبار پشت تریبون رفته و می گوید من مجری هستم، مجری باید سواد، علم، دانش،تجربه و تخصص مجری گری داشته باشد،مجریگری الان یک رشته دانشگاهی شده و واقعا خیلی شجاعت می خواهد کسی بگوید من مجری هستم.شاید خودخواهانه باشد ولی من رک صحبت می کنم، عده ای وارد این حرفه شدند که دارند شأنیت مجریان را زیر سوال می برند.

 

س-در مسیر موفقیت چه کسانی به شما کمک کردند؟

ج-خانواده، دوستان، مردم، البته همسرم همیشه کمک کرده و علیرغم اینکه اغلب مشغول به کار هستیم و کمتر در خانه حضور داریم ولی با این شرایط کنار آمده و همواره کمک فکری می دهد، این حمایت ها باعث می شود که بیشتر تلاش کرده و همت کنیم.

 

س- کار دیگر مجریان را چطور ارزیابی می کنید؟

ج-امیدوارم منظورتان مجریان واقعی باشد، من در حدی نیستم که همکاران حرفه ای ام را مورد ارزیابی قرار دهم ولی خب خیلی از دوستان بهم تماس می گیرند و یا من ارتباط برقرار می کنم و با هم تبادل نظر می کنیم، مازندران مجریان خوبی دارد، با قدیمی هایش در تماسم و جدیدی ها را هم می شناسم، در مجموع باید اعتراف کنم از همه مجریان درس می گیرم، یعنی اگر اینطوری نباشد که عمر اجرایمان تمام می شود.

 

 س-شما تا چه اندازه سعی می کنید کار مجری های خوب رو ببینید؟

ج-وقت کنم می بینم، بخاطر شرایط کاری ام گاهی هم برای سخنرانی دعوت می شوم و مجریانی را در حال اجرا می بینم که برایم جالب است، اینها باید آموزش ببینند، بعضی از اینها خیلی مستعد هستند، من که وقتی یکی خوب اجرا می کند ذوق می کنم، همین هفته ی پیش، جایی دعوت بودم که دختر خانمی شعرگونه اجرا می کرد،من که انصافا خوشحال شدم، به خانواده اش هم گفتم که کارش جای پیشرفت دارد، رک بگویم، خوب، خوب است، حتی اگر من نپسندم، شما شلواری را می بینید، نمی پسندید ولی با لذت می گویید خوش دوخت و زیباست، مهم اون رعایت اصول است.

 

س-منظورتان رعایت کدام اصول است؟

ج-اصول حرفه ای، هنر ارزش دارد، نباید اخلاقیات را زیر پا گذاشت،ما میراث دار گذشتگان هستیم،گذشتگانی که سختی کشیدند، عده ای به هر قیمت می خواهند اجرا بگیرند، این زشت است، هنر شانیت دارد و نباید وزانت مجری را پایین آورد.اصول حرفه ای یعنی مجری با مطالعه، با دانش و اطلاعات برای اجرا  برود نه اینکه دست خالی پشت تریبون قرار بگیرد، من معتقدم مجری باید در اجرا پیامهای آموزنده هم داشته باشد، پیامهایی که یک اطلاعات بر اطلاعات مخاطب بیافزاید.

 

س-شما از بین حوزه های مختلف اجرای صحنه و گویندگی رادیو تلویزیون کدامیک رو بیشتر می پسندید؟ 

ج- هر دو جذابیت خاص خودشان را دارد، مانند شیرینی است، همه دوست دارند، هر شیرینی هم در عین شیرین بودنش یک طعم خاص دارد، برای من هر دویشان پسندیده است، اگر هر دو را با هم داشته باشیم خیلی عالی است، اجرای در صحنه بسیار حساس و اجرای در تلویزیون بسیار نیازمند دقت است. سوالتان شبیه اون سوال معروف است که تئاتر را دوست دارید یا سینما؟خب حقیقتش اول اجرای صحنه ای بود که منجر به حضور در اجرای تلویزیونی شد. من انصافا هر دو را دوست دارم.

 

 س-بنظر شما یک مجری صحنه موفق چه ویژگی هایی داره؟

ج-صداقت، دقت، فهم درست از هنر اجرا، سواد رسانه ای، مخاطب شناسی، مردم شناسی و فاکتورهای زیادی که اگر بخواهم نام ببرم بیش از بیست ویژگی می شود. مجری صحنه ای باید بسیار باهوش باشد، با تمرکز بالا و مطالعه ی زیاد، مجری ای که اطلاعات نداشته باشد و یا فکر کند بدون دانش می شود اجرا کرد سخت در اشتباه است، امروز دنیای حرفه گزینی نیازمند دانش و علم است، هر چند تجربه نیز یک سرمایه است ولی کسانی که قصد ورود به این رشته ی هنری را دارند باید مطالعه داشته باشند، علم، دانش و اندیشه که مطمئنا بر روی صحنه تعیین کننده است.

 

س-یعنی کسی این ویژگی ها را داشته باشد می تواند مجری موفقی شود؟

ج-این نظر شماست، من چنین چیزی را نگفتم، ویژگی های دیگری هم نیاز است، مثلا چهره، فیزیک مناسب، فرهنگ و رفتار اجتماعی، بیان خوب، نشاط در کلام و ارائه مفاهیم و خیلی از چیزهای دیگر که می توان ویژگی دانست.

 

س-در بعضی از مراسم افرادی هستند که سعی در اخلال در روند کار مجری دارند. چگونه باید از مخاطبانی که قصد به هم زدن نظم را دارند برخورد کرد؟

ج- مجری ای توانمند است که با شروعی فاخر و قدرتمند آن عده ای که چنین نیتی دارند را تسخیر کند، مجریان مسلط و توانمند به مشکل بر نمی خورند، مخاطبان این چنینی که الان تعدادشان بسیار انگشت شمار است موقعی خود را در جایگاه قدرت برای تخریب می بینند که مجری سست و متزلزل باشد، مجری مقتدر فضا را بر افراد این چنینی می بندد، البته یه نکته ای، آدمهای این چنینی اخلال گر نیستند، کمی دقت کنید متوجه می شوید که سعی در جلب توجه دارند و باید در مقابل عملشان، عکس العملی منطقی نشان داد.

 

س- یکی از خاطرات شیرین اجرای صحنه ای تان را برای خوانندگان ایران مجری بیان نمایید؟

ج- اجرای صحنه ای همش خاطره است، خاطره ی شیرین هم زیاد داریم، بهتر است آخرین خاطره ی شیرین اجرا را بگویم، چند شب پیش اجرای صحنه ای ام همزمان با پخش یک برنامه ی تلویزیونی ام بود، تو مسیر داشتم با خودم فکر می کردم که چقدر خوب می شود که برنامه کمی با تاخیر شروع شود، وارد سالن شدم دیدم خبری نیست، مدیر برنامه ریزی همایش را صدا کردم و گفتم طبق قرار ما همایش باید الان شروع شود، کسی نیامده! جریان چیه؟ بنده خدا که فکر می کرد من از تاخیر در شروع برنامه ناراحت هستم گفت: تو راه که بودید خواستم چند بار به شما تماس بگیرم بگویم عجله نکنید چون پیامک دعوتی که ارسال شد اشتباها یک ساعت بالاتر از ساعت مقرر را اعلام کردند، بنده خدا منتظر واکنش من بود که با خنده گفتم خدا پدرشان را بیامرزد، بهتر، متعجب شده بود و گفت: چرا بهتر؟ گفتم چون ساعت پخش برنامه ما است و می خواهم برنامه را ببینم که خودش هم خنده اش گرفت و با هم در اتاقی نشستیم و برنامه را دیدیم، خلاصه ارسال متن اشتباه پیامک به کمک ما آمد و به نفع من شد.

 

س-برای  علاقه مندان به رشته هنری مجری گری چه توصیه ای دارید؟

ج- به عنوان کسی که عاشق حرفه اش هست حرف می زنم، اگر برای پول،چهره شدن و ... می خواهند وارد این حرفه شوند بهتر است ورود نکنند، ولی به خودشان مراجعه کنند، اگر واقعا علاقه دارند و عاشق هنر اجرا هستند بدانند این معشوقه در کنار همه ی زیبایی هایش بسیار حکایت دارد، با مطالعه، با مشورت و رعایت همه ی جوانب وارد شوند، به شخصه خوشحال می شوم که میزان علاقه مندان ورودی هنر اجرا بیشتر شود، اما از نمای بیرونی نبینند ، با کسانی که در درون این هنر یا حرفه هستند مشورت کرده و با کمک آنها وارد شوند.

 

س- با شما برای اجرای همایشی از مدتها قبل تماس می گیرند و شما قبول می کنید. قبل از همایش متوجه می شوید که شخص دیگری را برای اجرا دعوت کرده اند، عکس العملتان چیست؟

ج-یکبار پیش آمد، 3 سال پیش، یکی از دوستان تماس گرفت و گفت که حقیقت این است که یکی از مسوولین رایزنی کرده تا شما مجری نباشید، من هم خندیدم و گفتم چقدر مسوولین با دقتی که بر همه چیز در شهر شما نظارت می کنند و ظاهرا هم 3 مجری هم که پیشنهاد شنیدند وقتی جریان لغو برنامه ی من را متوجه شدند قبولشان نکردند، من در هنر اجرا هستم و هنوز هم مردم به من اعتماد می کنند و در سالنها برایم دست می زنند ولی آن آقای مسوول الان یک آدم عادی است و همراهان قدیمی کاری اش هم شاید به زور جواب سلامش را بدهند، جوابم طولانی شد ولی حقیقتا نباید ریسک کرد و بدون شناخت قول داد،تجربه نشان داده که باید جدی و مکتوب حرف زد.

 بابک شمس ناتری

س- از اجراي چه نوع همايش ها و برنامه‌هايي لذت مي‌بريد؟

ج- کلا اجرا برایم لذت بخش است ولی حقیقتا برنامه های قرعه کشی خیلی جذاب است، مجری مراسمی بودم، دختر خانمی که تازه گواهینامه گرفته بود یک پراید برنده شد، تلفنی بهش گفتم که سرویس لوازم خانگی برنده شدی، چون در مراسم نبود صدا روی پخش بود، وقتی متوجه شد که برنده پراید شده باورش نمی شد، نماینده مردم در مجلس، فرماندار و چند نفر دیگر از پشت خط باهاش صحبت کردند و بهش تبریک گفتند، صحنه ی جالبی بود، با سرعت آمد به مراسم، دیدن صحنه هایی که در آن عده ای به چیزی که دوستش دارند می رسند را دوست دارم.

 

س- اضطراب و استرس در اجرا دارید؟ چگونه با آن كنار مي آييد؟

ج- سوالی است که بارها به آن جواب دادم، کسی نمی تواند بگوید که اصلا برای اجرا استرس ندارد، ولی هر چه تجربه بیشتر می شود و هر چه سن اجرایتان بالاتر می رود اینها کمتر و بی معنی تر می شود، به شخصه خیلی اضطراب و استرس ندارم، مگر اینکه چیزی فکرتان را مشغول کند، ولی چون با مطالعه برای اجرا می روم مضطرب نمی شوم و تا به حال هم پیش نیامده که از این جهت آسیب ببینم. کلا آدم راحتی هستم، همین راحت بودن خیلی از مشکلات را حل می کند، برای همین هم خیالتان راحت تا به حال که استرس حریفم نشد.

 

س-در همایش های دانشجویی ، معمولا شور و غوغای جوانان مانع از کنترل مجلس می شود. وظیفه یک مجری صحنه در این مواقع چیست؟

ج-مجری باید مدیری مقتدر باشد، دقت در استفاده ی از واژگان و جملات نوعی از مدیریت بر صحنه و برنامه است، شناخت فرهنگ و رفتار اجتماعی و تسلط بر آموزه های حاصل از مطالعات در حوزه مردم شناسی بهترین کمک کننده است، سالها سابقه ی برنامه های این چنینی دارم، با شما هم عقیده نیستم که این شور  و غوغا باعث از دست رفتن کنترل می شود،البته این را می پذیرم که برای مجریان کم سابقه و تازه وارد سخت است، اما دقت داشته باشید که قبلا هم عنوان کردم، مجری گری هنری است که تخصص و توان خاصی می خواهد، شما باید با مخاطب زندگی کرده باشید، شاید بپرسید چرا؟ بحث این است که اگر روحیات مردم را نشناسید در هر جمعی به مشکل بر می خورید. اما توصیه ام برای مجریان مبتدی که در این جریانات به مشکل می خورند، سعی کنند آرامش خود را حفظ کنند، با مردم صادقانه حرف بزنند، جوانان و دانشجویان از مجریانی که به دنبال نصیحت هستند خوششان نمی آید، باور کنید این حقیقت است، اجرا را نباید سخت گرفت، سخت بگیرند سخت می شود، کسانی موفق هستند که از اجرا لذت ببرند.

 

س-چگونه کنداکتور برنامه را تغییر دهیم تا مراسم خوبی را داشته باشیم؟ نکاتی را که باید روابط عمومی ها در نظر داشته باشند؟

ج- سوال خیلی خوبی داشتید، توصیه می کنم مجریان در چیدمان کنداکتور اظهار نظر کنند، من در هر دو نیمه ی زمین بودم، یعنی مجریگری کرده و مجری هستم و سالها هم در بخش های خصوصی و دولتی مسوولیت روابط عمومی را برعهده داشتم، بهتر است که مجریان ورود پیدا کنند، اغلب کنداکتورهای برنامه ها مشکل دارد، اما آنچه که لازم به توضیح است، کنداکتور یا همان چیدمان برنامه باید ریتم داشته باشد، دارای یک فضای منطقی باشد، مطمئنا می گویید چه ریتمی؟ مردم عین سابق دیگر خیلی مشتاق شنیدن حرف نیستند، سخنران کم و کم گوی و گزیده گوی بهتر جواب می دهد، هفته ی پیش مجری همایشی بودم، وقتی ریز برنامه را دیدم چیدمانش من را به فکر فرو برد، 4 سخنران برای یک همایش، عذرخواهی کردم و بدون تعارف گفتم که اگر سخنران کمتر نشود اجرا را قبول نمی کنم، وقتی من مجری که کارم این است خسته می شوم شما حساب کنید چه فکری از مخاطب داغان می کنیم، یا گاهی یک سخنران پرحرف می آید که بیش از یک ساعت و نیم حرف می زند، این خوب نیست.کنداکتور منطقی آن است که مخاطب را تا پایان نگه دارد، مخاطب از لحظه به لحظه اش لذت ببرد.

 

س- چگونه در یک مراسم که میلاد یکی از معصومین با یک عزای عمومی همزمان می باشد مجریگری کنیم؟

ج- سوالاتتون کم کم داره کنکوری میشه، معمولا اینگونه نیست، عرف است که اگر عزای عمومی باشد مراسم شاد و جشنهای مختلف برگزار نمی شود. برای خود مردم هم جا افتاده که در این همزمانی ها احتمال لغو وجود داره، در ادامه باید بگم که اگر چنین اتفاقی افتاده باشد باید رعایت احترام به آن عزای عمومی شود، باز هم تاکید می کنم ندیده ام که در چنین زمانی مردم جشن برگزار کنند.

 

س-چگونه و از چه ادبیاتی استفاده نماییم تا مخاطبان بلافاصله ما را تشویق کنند؟

ج-ادبیات صادقانه، کلامی صمیمی، شعر هم در اجرا تاثیرگذار است، خواندن شعرهای وزن دار و زیبا گاهی مردم را وادار به واکنش می کند، مخاطبان امروزی بسیار مطلع هستند، دوست ندارند مجری برای آنها دورغ بگوید، هر چقدر در هنگام اجرا صداقت و صمیمیت بیشتر باشد اثرش بهتر است. مجریان میکروفون قورت داده چنین تشویق هایی را کمتر می بییند، باید یک واقعیتی رو هم عنوان کنم، مجری باید بقدری مطلع باشد که یک گام عقب تر از مخاطبش نماند، عقب بماند شک نکنید مورد استقبال قرار نمی گیرد، مخاطبان زمانی به وجد می آیند که چیزی که انتظارش را ندارند رخ بدهد، گاهی وقتی شما یک جمله ی زیبا و ارزشمند هم که می گویید مخاطب لذت می برد و عکس العمل نشان می دهد. ادبیات مجری باید صحیح، روان و دلنشین باشد.

 

س-چگونه در آخر بعضی از مراسم که نظم جلسه به هم می ریزد باید سخن گفت؟

بهتر است با یک جمله ی آرامش دهنده جلسه را به پایان برد، در این جور مواقع افرادی که قصد بر هم زدن دارند، منتظر واکنش در مقابل هر حرکتی هستند و اصلا ممکن است که خود مجری را بهانه قرار بدهند، بهتر است که اینچنین جلسات زود به اتمام برسد.

 

س-در برنامه های مذهبی که مخاطب خاصی وجود دارد چگونه می توان تشویق گرفت؟ (بین دست زدن و صلوات فرستادن همیشه اختلافاتی به وجود می آید. )

ج- من در هیچ اجرایی نگذاشتم این اختلاف پر رنگ شود، حقیقت این است که هیچ جای دین دست زدن همراه با تشویق را گناه معرفی نکرده، مجری باید به جامعه آگاهی رسانی کند، باید به این مخاطبان زمینه بدهیم تا این انتظارشان برطرف شود که دست زدن جایز نیست، در هر مراسمی صلوات و دست زدن جایگاه خاص به خودشان را دارند، صلوات متبرک کننده هر جمعی است و نباید به گونه ای رفتار کرد که صلوات آسیب ببیند و نباید هم خیلی بسته دید که دست زدن اشتباه فرض شود.

 

س- می دانید که نزدیک 3 ساعت است که در همکلامی هستیم؟

ج-خب، حتما این زمانی که می گویید درست است! مطمئنم که مجری پرحرفی هستم در پاسخ هم کمی زیاده گویی کردم ولی از محدود مصاحبه هایی بود که احساس خستگی بهم دست نداد.

 

س-کلام پایانی؟

ج-آرزومندم سال جدید برای مردم ایران اسلامی ، سالی پرخیر وبرکت و باشد، همشهریان و هم استانی های با معرفتی دارم، امیدوارم مسئولین ملی به خواسته های آنان توجه کنند زیرا علیرغم اسم بزرگ مازندران، مناطق محروم زیادی دارد، از سرکار خانم علومی و همکارانشان که اعتماد کردند تا از این طریق با مخاطبان سایت ایران مجری هم کلامی داشته باشم سپاسگزارم، امید است که توانسته باشم پاسخگوی خوبی باشم.

 

تهیه و تنظیم: محمد حسین ملایی کندلوسی، مدیر رسانه ای گروه فرهنگی و هنری روزنه

و خبرنگار افتخاری باشگاه مجریان و هنرمندان ایران مجری در مازندران

 

آخرین بار تغییر یافته پنج شنبه, 16 ارديبهشت 1395 00:54

بابک شمس ناتری

مجری صحنه استان مازندران

برای ارسال نظر ثبت نام نمایید

از طریق تلگرام به ما پیام بدهید.

تلگرام ایران مجری

با کلیک روی تصویر بالا شما به تلگرام مدیر باشگاه وصل می شوید و می توانید پیام های خود را ارسال کنید.

Go to top